نوشتم که دلمو خالی کنم که دیدم................... در تمام صحنه ها نقش اول یا همان ستاره بودم.ولی دوستایی که با هم، هم بازی بودیم کجا رفتن ؟.که حالا نقش تنها را بازی می کنم .چقدر باید در سکوت خود فریاد بزنم .چقدر در تقلای زندگی با خود دعوا کنم.چقدر در آرزوی یه روز آفتابی زیر بارون بمونم .فقط یه چیز، خواهش می کنم دیگه با شبام کاری نداشته باشید که شب شریک غمهامه .دیگه بی وفای در عشقهاست و دروغها در قسم هامون.فکر نکن کسی که رفته بر میگرده پس بسوز و بساز ای دل زخمی من.فهمیدم که تمام دوستی ها دروغ است وتمام عشقها رویاست. روزی میرسه که دیوار عشقمی ریزه، مثل آخر فیلمها که می نویسه پایان، و تموم میشه
نظرات 16 + ارسال نظر
شازده خانوم دوشنبه 31 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 01:24 ب.ظ http://shazdekhanoom.blogsky.com

سلام......اول شدم....یو هوووووووو

امین از کوچه صداقت سه‌شنبه 1 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 04:03 ق.ظ http://kavir13.persianblog.com

VERY جالب بود... مرسی ! راستی نازنین تو را من چشم در راهم سرکوچه.... مخصوصاً‌ حالا که آپ هم شده... یادت نره کریم جان! منتظرم. شاد باشی..... بای

بهار سه‌شنبه 1 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 03:01 ب.ظ http://queen-of-dreams.blogsky.com

سلام کریم جون ... عالی بود ... اما راستش دلم گرفت ... دوست خوبم اینطور گرفته نبینمت ایشالا عشقت بر میگرده بدون اگه قسمت تو باشه بر میگرده ... اینفد نا امید نباش ... بخدا غصه می خورم این حرفای پر دردو می شنوم ... منتظر آپ پر از امید بعدیت هستم ... شاد باشی ... بای

خدائی چهارشنبه 2 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 09:10 ب.ظ http://www.khodaeigroup.blogsky.com/

salam dooste aziz
mamnoon az lotfet
sharmande agar ghablan chizy boode ke farmoodyn...
vaghean sharmande..
motevageh nashode boodam
bande hamishe dar khedmate bacheham
ke agar komaki az dastam bar byad anjam bede
ehtemalan darkhaste shomaro motevajeh nashodam
vagar na bande khakie khakiam
ya ali

شراره پنج‌شنبه 3 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 09:21 ق.ظ http://www.asberoyaha.blogsky.com

آ خرین شب گرم رفتن د یدمش لحظه ی وا پسین
دیدا ر بود. ا وبه رفتن بود و من د ر اضطرا ب
دیده ا م گریان دلم بیمار بود. گفتمش از گریه لبریزم
مرو گفت: جا نا ، نا گریزم، نا گریز
گفتم ا و را لحظه ای دیگر بمان
گفت : می خواهم ولی دیر است دیر
در نگاهش خیره ما ند م بی امید سر نها د م
غم زده بر دوش او ناگهان آهی کشید و گفت وای
زندگی زیباست گاهی ، گاه زشت
گریه را بس کن مرا آ تش نزن
نا گریزم از قبول سر نوشت
برق زد در مستی چشمان او اشک بی طاقت
در آن هنگام ریخت قطره قطره از سر موژگان ا و
ز سخن ما ندیم و با هر نگاه
گفت: می دانم جدایی زود بود
با نگاه آخرینش بین ما..های های گریه بود

غلا مرضا شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 01:27 ب.ظ http://pegah2000.blogsky.com

سلام به پسر دایی گلم امیدوارم که موفق باشی
تازه اگر که آماده هستی اون کسی که می خواستی هکرش کنم بکو تا تمامش کنم
بای بای منتظرم
به خانواده سلام برسون

الهه یکشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 12:15 ق.ظ http://scarlet.blogsky.com/

سلام:
مرسی که به من سر زدی..
زیبا بود.

* سمیرا جوووووووووووووووووووووووو یکشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 10:22 ق.ظ http://baaghali.blogsky.com

سلم علیکم خوب هستین ؟؟؟ چرا سوتین نبستین؟؟؟
-*-*-
از اهنگت کلی کف بر شدم... کی بورد و ول کردم ۳ ربع قر دادم .. بعد پستتو خوندم بعدم ۳ ربع دیگه قر دادم بعدشم کامنت دادم ( هه هه هه حال داد )
لوگوتو گذاشتم... لوگوی منم تو وبمه
-*-*-
من آپم بدو بیا دیگه ...
چرا منو نمیلینکی؟؟ با این اسم
* سمیرا جوووووووووووووون *
هان ( گریه)؟
---***
پشیمان

وفادار تو بودم تا نفس بود

دریغا هم نشینت خار و خس بود

دلم را باز گردان، باز گردان

همین جان سوختن س بود، بس بود!

قورباغت : سمیرا جوووووووووووووون :دی

بهار سه‌شنبه 8 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 01:30 ق.ظ http://queen-of-dreams.blogsky.com

خویش را باور کن هیچ کس جز تو نخواهد آمد ... هیچ کس بر در این خانه نخواهد کوبید ... شعلهء روشن این خانه تو باید یاشی ... هیچ کس جز تو نخواهد تابید ... سرو آزادهء این باغ تو باید باشی ... هیچ کس جز تو نخواهد روئید ... باز کن پنجره صبح آمده است ... در این خانهء رخوت بگشای ... باز هم منتظری ؟؟؟ هیچ کس بر در این خانه نخواهد کوبید و نمی گوید برخیز که صبح آمده است ... هیچ کس بر تو نخواهد بخشید ... اسب اندیشهء خود را زین کن ... تک سوار جاده تو باید باشی ... و خدا میداند که خدا میخواهد که خود آئی باشی ... تو بهاری آری ... خویش را باور کن

سلام دوست خوبم کجایی؟ بابا نگران شدم ... نگاهی ، گوشه چشمی به وبلاگ حقیر من !!! سبز و بهاری باشی

لیست وبلاگ‌های بلاگ اسکای چهارشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 06:40 ب.ظ http://serch.blogsky.com

یک خبر ویژه برای تمامی کاربران بلاگ اسکای
یادت نره سر بزنی

دخترسکوت شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 04:30 ب.ظ http://only-one.blogsky.com

از دور صدا می آید
که برو جاده منتظر توست
قدم بگذار در این وادی عشق
تجربه کن خوب بودن را
من تو را اینگونه می خواهم ای دوست
سلام کریم جان....امیدوارم حالت خوب باشه....اصلا دوست ندارم دوستامو ناراحت ببینم ...کلی دلم گرفت....امیدوارم ناراحتیت زود گذر باشه...راستی حرف دلتم خیلی قشنگ بیان کرده بودی دلنشین و با احساس نوشتی امیدوارم همیشه شاد باشی...منتظر آپ بعدیت هستم...شرمنده از اینکه دیر اومدم...موفق باشی

شجاع دین شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 05:37 ب.ظ http://lightoftheworld.blogfa.com

اگر میخواهید بدانید مسیح عیسی کیست... به وبلاگ من بیایید!!!... (لینک هم دین ممنون میشم... )... در ضمن نظرم یادتون نره.

امیر دوشنبه 14 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 01:55 ق.ظ http://khate-kaj.blogsky.com

سلام
ببخش دیر به دیر می یام...
عشق همون دروغ بزرگ زندگیست

غلام رضا چهارشنبه 16 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 02:01 ب.ظ http://pegah2000.blogsky

سلام
خوبی دیگر به ما سر نمی زنی خوشحالی؟
می خواستم بگم که من در فرانشر ثبت نام کردهام اکه موافق باشی تو را هم می توانم عضو کنم
در ضمن مطمئن باش که ۱۰۰٪ تضمینی است که اگه موافق باشی به من بگو
بای حتما منتظرم

* سمیراااااااااا جووووووووووون * چهارشنبه 16 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 04:35 ب.ظ http://baaghali.blogsky.com

سلام کریم
خوبی؟
مرسی که اومدی
منم لوگوتو گذاشتم
بازم بیا
منتظرم
چونکه آپم
--------------------

هر چی که ارزوی خوبه مال تو**** هر چی که خاطره داری مال من*** اون روزای عاشقونه مال تو***اون شبهای بی قراری مال من***منو و حسرت با تو تنها شدن***تویی و بدون من رها شدن -*-* اخر غربت دنیاست مگه نه؟*** اون دو راهی اشنا شدن*** تو نگاه اخر تو اسمون خونه نشین بود*** دل تو شکسته شد اما همه قصه همین بود*** میتونستم با تو باشم مثل اسیر مثل رویا*** اما بیدارم مثل تو تنهای تنها..

ناصر حیدری دوشنبه 4 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 07:05 ب.ظ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد